ارتباط با ما

?? ???? ?? ??

Page Rank Check website page counter
موضوعات مطالب
تبلیغات
??? ???? ?????? ?????? ????????? ????? ??? ?????? ???? ????? ????? ????? ?????? ? ????? ????? ????? ?????? 7

آرشیو مطالب
Face Book
???? ??????

تولبار سایت
?????? ??????

نویسندگان مطالب
آمار و امکانات
»تعداد بازدید کننده ها:

ورود اعضا:

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 83
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 83
بازدید ماه : 93
بازدید کل : 104744
تعداد مطالب : 209
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1

این صفحه را به اشتراک بگذارید
طراح قالب

Template By: Hadi

دیوار وبسایت
معرفی ما به دوستان خود
نام شما :
ايميل شما :
نام دوست شما:
ايميل دوست شما:

Powered by 20Tools

لوگوی حمایتی ما

لطفا لوگوی ما را در وبسایت خود قرار دهید


لوگوی ما :

--------------------
لینک ما :


لینک دوستان
» قالب وبلاگ

» فال حافظ

» قالب های نازترین

» جوک و اس ام اس

» سایت عکس

» مجتمع آموزشی جعفری اسلامی

» نازترین عکس های ایرانی

» بهترین سرویس وبلاگ دهی

پرتال بزرگ تفریح و سرگرمی ایران
کارت شارژ رایگان
باحال کده
برگزار کننده ختم ها
کسب درآمد تضمینی
کشتی کج وفوتبال
گرافیک و تصویرسازی
دانلود
عکس زیبا
▓► دانـــلــود کــده ◄▓
برترین وب رئال مادرید در ایران
مهدی عزیزی
شارژ آنلاين ايرانسل و همراه اول
وبلاگی برای تمام عموم
پی سی نانو
مخفف دات کام
دنیای دامپزشکی
پایگاه آنتی ویروس ایران
bo2 melodi 07
اخبار IT
بزرگترين وبلاگ در مورد آهنگ هاي تركيه وآزربايجان
کلبه
به کلبه کوچک من خوش آمدید.
جدید ترین اخبار بارسلونا
سایتی برای خواندن قرآن با امکانات فوق العاده
بزرگترین مرجع درایور
رهروان حضرت زینب
عکس
منتظران منجی
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی

برای تبادل لینک با ما بر روی لینک زیر کلیک کنید. tl-avachildren.orq.ir





سایت ها و گروه ها
» یـک روز از روزهـای خـدا

 

دیروز صبح که از خواب بیدار شدی،
نگاهت می‌کردم؛ و امیدوار بودم که با من حرف بزنی،

حتی برای چند کلمه، نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد، از من تشکر کنی.
اما متوجه شدم که خیلی مشغولی، مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی.

وقتی داشتی این طرف و آن طرف می‌دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم
چند دقیقه ای وقت داری که بایستی و به من بگویی: سلام؛
اما تو خیلی مشغول بودی.
یک بار مجبور شدی منتظر بشوی و برای مدت یک ربع کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی.

بعد دیدمت که از جا پریدی.
خیال کردم می خواهی با من صحبت کنی؛
اما به طرف تلفن دویدی و در عوض به دوستت تلفن کردی ...

تمام روز با صبوری منتظر بودم.
با آنهمه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلاً وقت نداشتی با من حرف بزنی.

متوجه شدم قبل از نهار هی دور و برت را نگاه می کنی،
شاید چون خجالت می کشیدی که با من حرف بزنی، سرت را به سوی من خم نکردی.
تو به خانه رفتی و به نظر می رسید که هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری.

بعد از انجام دادن چند کار، تلویزیون را روشن کردی.
نمی دانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟!
در آن چیزهای زیادی نشان می دهند و تو هر روز مدت زیادی از روزت را جلوی آن می گذرانی؛
در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط از برنامه هایش لذت می بری ...

باز هم صبورانه انتظارت را کشیدم و تو در حالی که تلویزیون را نگاه می کردی، شام خوردی؛
و باز هم با من صحبت نکردی.

موقع خواب ...، فکر می کنم خیلی خسته بودی.
بعد از آن که به اعضای خانواده ات شب به خیر گفتی، به رختخواب رفتی و فوراً به خواب رفتی.
اشکالی ندارد ...

احتمالاً متوجه نشدی که من همیشه در کنارت و برای کمک به تو آماده ام.
من صبورم، بیش از آنچه که تو فکرش را می کنی.
حتی دلم می خواهد یادت بدهم که تو چطور با دیگران صبور باشی.
من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم.
منتظر یک سر تکان دادن، دعا، فکر، یا گوشه ای از قلبت که متشکر باشد.

خیلی سخت است که در یک مکالمه یک طرفه داشته باشی.
خوب، من باز هم منتظرت هستم؛ سراسر پر از عشق تو ...
به امید آنکه شاید امروز کمی هم به من وقت بدهی.
اگر نه، عیبی ندارد، می فهمم و هنوز هم دوستت دارم.
روز خوبی داشته باشی ...

دوست همیشگی و دوستدارت : خدا


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







نویسنده : هادی | تاریخ : پنج شنبه 4 اسفند 1390برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
????? ?????? ?? ???? ??? ????? ققنوس کده فروش اینترنتی شارژ ایرانسل، شارژ تالیا، شارژ همراه اول
» عناوین آخرین مطالب